امروز : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ - 21 جماد أول 1446
مردم با سردیس سردار ارتباط خوبی برقرار کردند
به گزارش روزنامه اخبار کیش از ایرنا،علی امینیفر معتقد است که بازخوردهای خوبی از کار سردیس سردار سلیمانی گرفته و مردم توانستهاند با کار ارتباط برقرار کنند.
ابتدا از خودتان بگویید و کارهایی که انجام دادهاید.
علی امینی فر متولد اصفهان هستم و حدود یازده سال است که در کیش مجسمه می سازم. من در کنار این هنر، تئاتر و بازیگری را نیز دنبال میکنم. از سری پروژه های من سردیس علی حاتمی، پرندههای میدان المپیک، برخی از المانهای نوروزی و تعدادی کار دیگر است که به صورت گروهی با دوستان انجام دادهام. سردیس استاد شجریان و زنده یاد قیصر امین پور را هم در دست کار دارم و در سمپوزیوم هفت سنگ نیز یک کار انجام دادم. سه پروژه مجسمه برای زیر دریا کار کردم که در سایت های غواصی جزیره قرار داده شدهاند. من درکارگاهم از متریال های بسیاری همچون فایبرگلاس، برنز،گچ، چوب، و از دیگر متریال ها استفاده می کنم.
کمی در خصوص سردیس سردار سلیمانی توضیح دهید. از کی شروع به کار کردید و چه فرآیندی تا انتها طی شد؟
پیشنهاد ساخت سردیس سردار سلیمانی قبل از عید، بعد از شهادت ایشان توسط معاونت فرهنگی واجتماعی سازمان مطرح شد و در ادامه برای اجرا به شرکت آب و عمران و خدمات و به بخش زیبا سازی امور شهری سپرده شد.
کار ساخت سردیس سه ماه زمان برد، یک ماه مدلاژ و یک ماه قالب گیری و یک ماه هم ریخته گری کار به طول انجامید. ما تمام سعی خود را کردیم تا همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس از کار رونمایی شود.
نگران نبودید کار شبیه به سردار نشود؟
من برای بالا بردن کیفیت کارعلاوه بر دیدن تمامی کارهای انجام شده که البته بیشتر آنها را می توان گفت فاجعه آمیز بودند، به مطالعه و تحقیق درباره زندگی سردار پرداختم. همچنین تمامی عکس ها و فیلم های ایشان را با دقت نگاه کردم تا بتوانم طرح خوبی را ارایه کنم. در بین تمام کارهایی که دیدم تنها یک تندیس در تهران که نام هنرمند ان در خاطرم نیست برایم قابل قبول بود.
در ساخت سردیس مهمترین نکته این است که ما نباید عین به عین چهره را کار کنیم؛ زیرا سردیس به این دلیل که تک رنگ است باید روی برخی از جزییات تاکید و یا برخی دیگر را حذف کرد تا بتوان آن چهره مورد نظر را در مجسمه ایجاد کرد. یک سردیس باید حس و حال و شخصیت فرد را برساند. اما درقالبگیری چهره نمیتوان این حس را ایجاد کرد. من درکل روی این کار حساس بودم تا مانند دیگر کارهایم به نحو احسن به اتمام برسد و نتیجه رضایت بخشی داشته باشد.
بعد از اتمام و نصب سردیس، واکنشها چطور بود؟
خوشبختانه بازخوردهای مثبتی از این کار گرفتم. من در زمان ساخت سردیس درکارگاه خود را باز می گذاشتم تا همه ببینند و در این بین عده ای که برای آنها این کار جذاب بود می ایستادند و تماشا می کردند و من نیز نظر آنها و همچنین دوست و آشنا را می پرسیدم. حتی دکتر مظفری ابتدا نسبت به نتیجه کار نگران بودند اما پس از اتمام آن ابراز رضایت کردند.
چه ایدهای برای سردیس سردار سلیمانی در ذهن داشتید؟
من دو انتخاب داشتم؛ یعنی میتوانستم یک سردیس با ابهت و وجهه نظامی سردار را در نظر بگیرم و یا یک تندیس با سر پایین و افتاده که ارتباط مستقیم با مخاطب نداشته باشد تا کار سر به زیر به نظر برسد و آن را باکمی لبخند و بشاشیت همراه کردم.
من معمولا هر تندیسی را که کار می کنم، روی آن یک مطالعه از زندگی فرد و شخصیت و نگاه مردم و جامعه به او دارم. در سردیس سردار سلیمانی من تصمیم گرفتم یک مقدار لبخند با کمی سربه زیری در نوع نگاه و حرکت مجسمه داشته باشد تا همان نگاه و حس، چهره واقعی فرد را نشان دهد.
برای کار استاد شجریان من بر خلاف این کار، چهره به چهره و روبرو کار کردم، همان چیزی که در صورت استاد در کنسرت ها دیده می شد. در این کار نیز فرم موی استاد برایم بسیار اهمیت داشت. همچنین برای لباس سردار و مو نیز این تاکید را داشتم. لباس سردار را از لباس ساده سپاه گرفتم. باید اشاره کنم. همه اینها درگیری یک مجسمه ساز است. در تندیس علی حاتمی نیز همین اتفاق افتاد و من با خانم لیلا حاتمی در تماس بودم و از زندگی و شخصیت ایشان پرس و جو کردم.
چرا غالبا تندیس یا سردیس چهرهها و هنرمندان کشور، شبیه از آب در نمیآید؟
دلیل اصلی شبیه نشدن تندیس ها به سفارش دهنده بر میگردد؛ زیرا او کار را نمی شناسد و می خواهد هزینه پایینی برای آن پرداخت کند. بر اساس همین عدم آشنایی نتیجه کار را تایید می کند که در پایان پس از بازخورد های منفی متوجه کیفیت پایین کار می شود.
بنابراین اول از همه نداشتن سواد بصری و دوم جمع کردن کار با هزینه کم بدون در نظر گرفتن کیفیت نهایی کار است که معمولا نتیجه خوبی از کار ارایه نمی دهد. زیرا سفارش دهنده به رزومه سازنده نگاه نکرده و تنها به دلیل هزینه پایین کار را سفارش می دهد.
این طرز تفکر که سردیس باید عین عکس باشد هم نگاه درستی نیست . در گذر هنرمندان سردیس استاد ممیز را یکی از استادان مطرح تهران کار کرده است که بسیار کار خوبی هم است و تمام نکات یک سردیس خوب در آن دیده می شود. این برمیگردد به تاکید و حذف برخی جزییات در سردیس های شهری.
سردیس های فضای شهری تفاوت بسیاری با سردیس های موزه دارد؛ زیرا در موزه فرد کار را از نزدیک و در نور و با جزییات بیشتری می بیند. بنابراین نیاز به جزییات بیشتری نسبت به یک کار در فضای عمومی شهری دارد. کار در فضای شهری باید از کنتراست بالاتری برخوردار باشد تا بتواند در لحظه عبور افراد ازکنار سردیس حس و حال آن شخص به آنها نیز منتقل شود.
چه تحلیل و ارزیابی از فضای مجمسهسازی در کشور دارید؟
امری که در این چند ساله موتور مجسمه سازی را روشن نگاه میدارد، سمپوزیوم هایی است که اتفاق می افتد. البته هزینه دریافتی از سفارشاتی که خودمان میگیریم، در ازای هنری که به کار برده میشود کم است. اما مهم این است که هنرمندان دور هم جمع میشوند و کار انجام میدهند. الان نسبت به یک دهه قبل در جزیره وضع خیلی بهتر شده و سواد بصری مردم خیلی متفاوت از دهه هشتاد است. وقتی مردم میروند کار را از نزدیک نگاه میکنند، تازه متوجه می شوند مجسمه چیست. بازها شده از من پرسیدهاند در مجسمه سازی شما قالب دارید. ذهنیتی نداشتند که کار مجسمه سازی، طراحی و مدلاژ و ریخته گری میشود. اما وقتی مردم کار را از نزدیک میبینند ارتباط بهتری برقرار می کنند و تاثیر خوبی که میگذارد این است که عدهای علاقه مند و ترغیب می شوند این کار را در آینده دنبال کنند.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم تحریریه در سایت منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.