در خصوص پروازهای این روزهای کیش باید گفت؛ یک ضرب المثل ایرانی ات که می گوید به مرگ می گیرند تا به تب راضی شویم.

طی سال های گذشته و بر طریق عادت هر زمان تصمیم به افزایش قیمت در خدمات یا محصولی گرفته می شود به سرعت نور این خدمت یا محصول از بازار ناپدیده شده و سپس با قیمت های نجومی به شکل بازار سیاه در گوشه و کنار پدیدار می شود و پس از آن با افزایش دو تا چند برابری به بازار باز میگردد و مردم تنها از اینکه امکان استفاده از این خدمت یا محصول را برای بار دیگر می یابند ذوق زده شده و دیگر اعتراض نمی کنند و به قول این ضرب المثل ایرانی ؛ به مرگ می گیرند تا مردم به تب راضی شوند و حتی بیشتر از رضایت؛ خوشحال شوند که بار دیگر می توانند از این خدمت یا محصول استفاده کنند.

داستان سفر به کیش و کمبود پرواز نیز از این قائده مستثنی نیست و هر از گاهی در سال های اخیر دیده شده که مدتی پروازها کاهش داشته و پس از مدت زمانی مشخص پروازها با نرخ های جدید به شکل عادی انجام شده و مردم نیز در سکوتی تلخ از بازگشایی پروازها استقبال کرده اند چرا که راه دیگری ندارند و این همان به مرگ گرفتن و به تب راضی شدن است.

مدتی است که پروازها به سمت کیش نه تنها از تهران که از دیگر شهرهای کشور نیز کاهش یافته و فرودگاه کیش که  در بدترین حالت در سال های گذشته شاهد حدود ۳۲ پرواز ورودی و ۳۲ پرواز خروجی بود این روزها تنها با حدود ۱۲ پرواز ورودی و به همین میزان پرواز خروجی است.

کاهش حدود ۴۰ پرواز رفت و برگشت در روز در یک بازه زمانی طولانی نمی تواند بی دلیل باشد.

کیش در بدترین شرایط کرونایی نیز روزهایی به این سختی و دردناکی را تجربه نکرده بوده به حدی که گذران امور برای مردم سخت شده است و تصمیم برای کوچ معکوس دیگر خیلی تعجب برانگیز نیست و شاید هم برای مسئولان اهمیتی ندارد.

این رویکردهای منفی برای کیش موجب شده تا دست شایعه سازان و طنز پردازان تلخ نیز باز شود و سوژه هایی برای فعالیت در فضای مجازی داشته باشند.

طنز تلخی و شایعاتی که بی تردید برای کیش نوید روزهای خوبی را نخواهد داشت و نخستین منطقه آزاد کشور را که قرار بود در بسیاری از رویدادها و اتفاقات خوب پایلوت شود به چالش های بزرگی خواهد کشاند.

ای کاش کسانی که داعیه عشق به میهن و خدمت به وطن دارند اندکی در عملکرد و مدیریت خود می اندیشیدند و برای کیش نسخه های صد من یک غاز نمی پیچیدند تا امروز کیش در چنین شرایط سختی گرفتار نشود.

درحالیکه برای سفر به کیش و حتی بازگشت کیشوندان به خانه و کاشانه خود تا اول مهر، خبری از بلیط در سایت های فروش دیده نمی شود و از ابتدای مهر نیز هر بلیط با بیش از یک میلیون و سیصد هزار تومان فروخته می شود به نظر شما یه خانواده برای بازگشت به خانه باید چه میزان هزینه کنند و آیا برای یک کارمند یا کارگر ساده چنین هزینه ای قابل پرداخت است؟

در شرایطی که گفته می شود مدیرعامل کیش و دبیرخانه شورایعالی مناطق آزاد به دنبال باز گرداند مالکیت کیش ایر به سازمان منطقه آزاد کیش هستند خبرهایی حاکی از اقدام این شرکت به فروش دو هواپیما است.

باید دید بی تدبیری کیش را به چالش کشانده است یا ذهن های بیمار و دست های آلوده؟